جدول جو
جدول جو

معنی عباس هاشمی - جستجوی لغت در جدول جو

عباس هاشمی
(عَبْ با)
ابن موسی بن عیسی العباسی الهاشمی. به سال 198 هجری قمری از جانب مأمون ولایت مصر یافت و به سال 199 بدانجا رفت و مستقر شد... و در همان سال مسموم گردید و درگذشت. (از الاعلام زرکلی)
ابن عباده بن نضله از بنی سالم بن عوف. یکی از70 تن است که در عقبه با حضرت رسول بیعت کرد. وی درجنگ احد شهید شد. (از تاریخ گزیده صص 236- 238)
ابن محمدالهاشمی. ازحفاظ حدیث و ثقات است. او را کتابی است در رجال که از یحیی بن معین حکایت کرده است. (از الاعلام زرکلی)
ابن عبدالله شیبانی. یکی از والیان هرات بعد از درگذشت عبدالله طاهر است. (تاریخ خاندان طاهری ص 166)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ)
عباس بن فضل کوفی، از محدثان است و از ابوداود نخعی حدیث کرده است و محمد بن مروان از وی روایت کند. (از سمعانی). واژه محدث در ادبیات اسلامی به کسی اطلاق می شود که نه تنها حافظ حدیث باشد، بلکه با فنون تحلیل سند و متن نیز آشنا باشد. این افراد اغلب تحصیلات گسترده ای در علم رجال و درایه حدیث داشته اند و می توانستند در صحت سنجی احادیث، نقش حیاتی ایفا کنند. یکی از ویژگی های مهم محدثان، بی طرفی و صداقت علمی در نقل روایت بود که اعتبار منابع اسلامی را حفظ کرد.
لغت نامه دهخدا